به عنوان یک هوادار مادامالعمر نیویورک جاینتس، تحمل فصل ۲۰۲۴ بسیار دشوار بوده است. اوج این مصیبت، شکست اخیر جاینتس در برابر نیواورلینز سینتز بود که در ثانیههای پایانی بازی، با یک گل فلد گل ناموفق به پایان رسید.
پس از این شکست ناامیدکننده، این فکر به ذهنم خطور کرد: آیا اینتل امروزی معادل جاینتس سال ۲۰۲۴ است؟ ممکن است این سوال مسخره به نظر برسد، اما شباهتهای عجیبی بین آنها وجود دارد.
باید واقعبین باشیم: این دو غول صنعت خود – نیویورک جاینتس در فوتبال حرفهای و اینتل در فناوری – در چند سال گذشته با انتقادات شدید و عملکرد ضعیف دست و پنجه نرم کردهاند. هر دو زمانی در صدر حوزه خود بودند، خبرساز بودند و دورههایی را تعریف میکردند، بنابراین مقایسه بین آنها آسان است.
برای جاینتس، صرفنظر از عملکرد بسیار ضعیف روی زمین در چند سال گذشته (این تیم از سال ۲۰۱۲ به سوپر بول نرسیده است)، مدیریت یکی از احمقانهترین تصمیمات تاریخ را قبل از شروع فصل گرفت: تمدید قرارداد بلندمدت با «فرنچایز» کوآرتربک دانیل جونز و اجازه دادن به ساکوان بارکلی برای امضای قرارداد با رقیب خود، فیلادلفیا ایگلز. اکنون، بارکلی یکی از بهترین فصلهای تاریخ خود را به عنوان رانینگ بک دارد.
در مورد اینتل، این شرکت در سالهای اخیر در حفظ سهم بازار در فضای رایانههای شخصی با مشکل مواجه شده است، پس از رد درخواست اپل برای یک راهحل سیلیکونی مناسب برای آیفون خود در سال ۲۰۰۷ (که پیامدهای اکوسیستم داشت و اپل از آن بهرهبرداری کرد)، از فضای گوشیهای هوشمند کنارهگیری کرد. همچنین، این شرکت حرکت کلی صنعت به سمت معماریهای مبتنی بر ARM برای دستگاههای تلفن همراه و حتی لپتاپها را از دست داد.
هر دو سازمان به دلیل عدم توانایی خود در ایجاد اعتماد برای هواداران و مشتریان مبنی بر اینکه تغییرات مثبتی در حال شکلگیری است، مورد انتقاد قرار میگیرند. اگرچه شباهتهایی بین مشکلات آنها وجود دارد، اما بررسی عمیقتر نشان میدهد که مشکلات اینتل اساساً با مشکلات نیویورک جاینتس سال ۲۰۲۴ متفاوت است و به روشی متفاوت در حال رسیدگی به آنها هستند.
مشکلات جاینتس
نیویورک جاینتس، تیم افسانهای NFL که چهار بار برنده سوپر بول شده است، با فشار زیادی وارد رقابتهای سال ۲۰۲۴ شد.
سالهای اخیر با بازیهای ناپایدار، انتخابهای مربیگری مشکوک و توسعه ضعیف بازیکنان مشخص شده است. در NFL امروز، این تیم در زمانی که بازیهای خلاقانه و تاکتیکهای مبتنی بر تحلیل دادهها از اهمیت بالایی برخوردار هستند، با مشکل سازگاری مواجه شده است.
جاینتس علیرغم درخششهای کوتاهمدت، عمدتاً نتوانستهاند از فرصتهای خود استفاده کنند، که باعث ناامیدی هواداران و تردید کارشناسان در مورد چشمانداز آنها شده است و همچنین باعث آزار و اذیت دارندگان بلیتهای فصلی مانند خودم شده است.
مشکلات پیش روی اینتل
اینتل زمانی رهبر بلامنازع صنعت خود بود. این شرکت سالهاست که بازار نیمهرسانا را کنترل میکند و معیار نوآوری و عملکرد تراشه را تعیین میکند. اما یک سری از تحولات در دهه ۲۰۲۰ سلطه آن را به خطر انداخت. ظهور رقبایی مانند AMD و Nvidia و فناوری پیشرفته تولید پیشگام توسط TSMC، اینتل را مجبور کرده است تا با نقاط ضعف خود روبرو شود.
علت اصلی مشکلات اینتل، تأخیر شرکت در انتقال به گرههای تولید پیشرفته است. به دلیل مشکلات در گرههای ۱۰ نانومتری و ۷ نانومتری، اینتل سهم بازار خود را در دستههای اساسی از دست داد، در حالی که TSMC و سامسونگ با فرآیندهای ۵ نانومتری و ۳ نانومتری پیشرفته خود پیشرفت کردند. این چالشها با افزایش استفاده از معماریهای مبتنی بر ARM، به ویژه در برنامههای کاربردی هوش مصنوعی و موبایل، تشدید شد، جایی که معماری x86 اینتل برای رقابت با آن مشکل داشته است.
اگرچه جاینتس و اینتل با موانع بزرگی روبرو هستند، اما پاسخهای آنها آنها را متمایز میکند. جاینتس اغلب به نظر میرسید که درمانده است و با تغییر مربیان و کوآرتربکها در تلاش برای یافتن یک راه حل کوتاهمدت است. به دلیل ناتوانی آنها در تدوین یک برنامه عملی مشخص، هواداران و کارشناسان شروع به شک و تردید در بقا بلندمدت این فرنچایز میکنند.
در مقابل، اینتل تلاش کرده است تا برای غلبه بر موانع خود اقدامات جدی انجام دهد. تحت رهبری پت گلسینگر، مدیرعامل، این شرکت برنامه جسورانهای را برای بازگشت به جایگاه پیشرو خود در صنعت نیمهرسانا آغاز کرد.
هسته اصلی این تلاش، استراتژی IDM 2.0 اینتل است که هدف آن افزایش نقش شرکت به عنوان یک ریختهگری برای مشتریان شخص ثالث در کنار مدرنسازی قابلیتهای تولید آن است. با انجام این کار، اینتل امیدوار است که به عنوان یک غول تولید و طراح تراشه، با TSMC و سامسونگ رو در رو شود.
علاوه بر این، اینتل تمرکز خود را بر فناوریهای پیشرفته افزایش داده است. تلاشهای آن برای ایجاد تراشههای تخصصی برای مراکز داده و سرمایهگذاریهای آن در سختافزارهای خاص هوش مصنوعی، مانند شتابدهندههای هوش مصنوعی Gaudi، نشاندهنده رویکردی پیشگیرانه برای موج آینده نوآوریهای محاسباتی است. در انصاف باید گفت که این اقدامات نشاندهنده کسبوکاری است که مایل است اشتباهات خود را بپذیرد و در عین حال برای تأثیرگذاری بر آینده تلاش کند، نه اینکه صرفاً به آن واکنش نشان دهد.
تغییرات در فرهنگ و رهبری
توانایی یک سازمان برای غلبه بر مشکلات تا حد زیادی به رهبری آن بستگی دارد. با تغییرات متعدد در کادر مربیگری و یک دفتر جلویی که اغلب به نظر میرسد با نیازهای تیم همسو نیست، جاینتس با مشکل ایجاد یک ساختار رهبری دائمی مواجه بوده است. این عدم پیشبینیپذیری منجر به فقدان جهتگیری و هویت در زمین شده است. هر یک از شکستهای جاینتس را در چند سال گذشته تماشا کنید، متوجه خواهید شد که این موضوع قابل انکار نیست.
در مقابل، اینتل با بازگشت پت گلسینگر به شرکت، از وحدت و حمایت قابل توجهی برخوردار بود. گلسینگر بر بازگشت به بنیاد مهندسی اینتل در حالی که فرهنگی مبتنی بر نوآوری و پاسخگویی را پرورش میدهد، اولویت قائل شد. اهداف بلندپروازانه و تمایل به ریسکپذیری، دوران تصدی او را مشخص میکرد که در تضاد شدید با استراتژی محتاطانهتر جاینتس است.
میراث یک شمشیر دو لبه است
جاینتس و اینتل هر دو با تاریخچه خود بار سنگینی را بر دوش میکشند. گذشته غنی جاینتس باعث میشود که هم احساس غرور کنند و هم احساس بار سنگینی کنند، که شکستهای اخیر آنها را حتی ناامیدکنندهتر میکند. به دلیل پیشینه درخشان تیم، هواداران درک مشکلات فعلی خود در پرتو موفقیتهای گذشته خود را دشوار مییابند.
بودن در جایگاه پیشرو در صنعت خود نیز با انتظارات همراه است که اینتل نیز با آن دست و پنجه نرم میکند. تأثیر خطاهای شرکت با توجه به جایگاه آن به عنوان یک نوآور فناوری تشدید میشود. با این حال، میراث اینتل مزایای متمایزی از جمله دانش فنی گسترده، روابط قوی در صنعت و شهرت قابل توجه، به ویژه با OEMهای رایانه شخصی قدیمی مانند HP، Dell و Lenovo، را ارائه میدهد. این منابع اینتل را در موقعیتی قرار داده است که بتواند بر دستاوردهای قبلی خود بسازد و بر توسعه آینده تمرکز کند.
یکی از تفاوتهای قابل توجه بین اینتل و جاینتس، بازه زمانی بخشهای مختلف آنها است. تیمهای NFL یک چرخه سالانه را دنبال میکنند و سرنوشت آنها اغلب بسته به عملکرد یک فصل تغییر میکند. شکستها خبر اول هستند و به دلیل فوریت آنها، بازگشت جاینتس از شکست در آینده نزدیک دشوار شده است.
در بخش فناوری، بازه زمانی طولانیتر است. سالها در چرخههای توسعه نیمهرسانا میگذرد و انتخابهای استراتژیک ممکن است ده سال طول بکشد تا تأثیر کامل خود را نشان دهند.
اخبار تکنولوژی را در سایت خبری مجتمع نوآوری فرداد بخوانید.